مهنا و من با حسی مادرانه
سلام مهنای شیرینم !!!!!!!! دختر خوشایند روزهای زندگی ام !!!!! روز به روز بزرگتر میشوی و دلهره من بیشتر از اینکه آینده ات چ میشود و روزهای زندگی ات چگونه میگذرد...... میترسم همچنان میترسم ... وقتی طاقت یک قطره اشکت را ندارم چگونه میتوانم ناراحتی ات را ببینم.. وقتی از بغض کوچکت که فقط به خاطر چیز کوچکسیس که از دستان بسیار کوچکت میگیرم دلگیر میشوم چگونه میتوانم غم آن دورانت را ببینم دلهره دارم از بزرگ شدنت میترسم از آینده ات هراس دارم از آرزوهایم تو بزرگ میشوی بدون هیچ دغدغه ایی و من فکر میکنم برای آن دغدغه هایت یکسال گذشت از آمدنت از بزرگ شدنت ومن ثانیه ثانیه بزرگ شدنت را دیدمو حس کردم خنده ها...
نویسنده :
مامان
15:59